SME مخفف عبارت Small & Medium Enterprises است و در برگیرنده کلیه بنگاهای کوچک و متوسط اعم از بنگاههای صنعتی، خدماتی، بازرگانی و کشاورزی می با SME. به بنگاه های Micro ،Small, ، Medium تقسیم میشوند. این بنگاهها به علت ویژگیهای خاص خود دارای کارکردهای منحصر به فردی هستند، از جمله:
- اشتغالزایی
- توزیع ثروت در جامعه
- توسعه مناطق حاشیه ای
- تامین تولیدات مورد نیاز کشور ها
- تربیت نیروی انسانی مورد نیاز صنایع و بنگاه های بزرگ
امروزه موسسات کوچک و متوسط علاوه بر کارکردهای پیشین خود، کانون اصلی توسعه فناوری و تأمین نیازهای پیچیده و پیشرفته کشورها به حساب می آیند و حمایت های گسترده ای توسط مؤسسات دولتی و عمومی از آنها به عمل می آید.
ویژگیهای کیفی کسب و کارهای کوچک و متوسط :
معمولا کسب و کارهای کوچک و متوسط از سه ویژگی کیفی برخوردارند که این ویژگیها به آنها ماهیتی متفاوت از صنایع بزرگ داده است. این ویژگیها عبارتند از:
1.وحدت مالکیت و مدیریت
2.مالکیت فردی و خانوادگی
3.استقلال از سایر کسب وکارها
تعریف بنگاه های کوچک و متوسط در کشورهای مختلف:
ایران:
بر اساس تعریف وزارت صنایع و معادن و وزارت جهاد کشاورزی، بنگاههای کوچک و متوسط، واحدهای صنعتی و خدماتی (شهری و روستایی) هستند که کمتر از 50 نفر کارگر دارند (یونیدو، 1383: 121). وزارت تعاون نیز بر حسب مورد، تعاریف وزارت صنایع و معادن و مرکز آمار ایران را در مورد این صنایع بکار میبرد.
مرکز آمار ایران کسب و کارها را به چهار گروه طبقهبندی کرده است؛ هر چند این طبقهبندی ظاهرا شباهتی با تعاریف اتحادیه اروپا دارد ولی مرکز آمار ایران فقط کسب و کارهای کمتر از 10 نفر نیروی کار را بنگاههای کوچک و متوسط محسوب میکند و سایر کسب و کارها را “کارخانجات صنعتی بزرگ ” قلمداد میکند.
- کسب و کارهای دارای 9-1 کارگر،
- کسب و کارهای 49-10 کارگر،
- کسب و کارهای99 -50 کارگر
- کسب و کارهای بیش از 100 کارگر
بانک مرکزی ایران نیز کسب و کارهای زیر 100 نفر نیروی کار را به عنوان بنگاههای کوچک و متوسط تلقی میکند.
در ایالات متحده آمریکا، بنگاه هایی را که کمتر از 500 نفر پرسنل داشته باشند، شرکت کوچک می نامند
در آلمان شرکتهایی را که دارای کمتر از ده نفر پرسنل باشند. کوچک و از ده تا 499 نفــر را شــرکتهــای متوسط محسوب می کنند. میزان گردش مالی شرکتها نیز معیار دیگری برای طبقه بندی شرکتهای کوچک و متوسط در آلمان به شمار می رود. شرکتهایی که گردش مالی آنها تا 25 میلیون یورو در سال باشد، شرکت متوسط و شرکتهایی که گردش مالی آنها حدود 250 هزار یورو باشد، شرکت کوچک به حساب می آیند.
براساس معیارهای بالا، در مورد بنگاههای تولیدی، چنانچه میزان سرمایه ثبت شده آنها کمتر از 40 میلیون دلار تایوان و مجمــوع دارایی هایشان کمتر از 120 میلیون دلارتایوان باشد. بنگاه کوچک و متوسط به حســــاب می آیند. ملاک تعریف بنگاههای کوچک و متوسط برای بنگاههای غیرتولیدی حجم فروش آنها می باشد. براساس این معیار، در بنگاههای تجاری، حمل و نقل و خدماتی چنانچه میزان فروش کمتر از 40 میلیون دلار تایوان باشد، آن بنگاه یک بنگاه کوچک و متوسط محسوب خواهد شد.یکی دیگـر از معیــــارهــــــا برای طبقه بندیSMEs ، استفاده ازمعیارهای مالی است. براین اساس بنگاههایی که گردش مالی سالیانه آنها کمتر از ۲۰ میلیون یورو و یا جمع ترازنامه آنها کمتر از ۱۰ میلیون یورو باشد،SMEs شناخته می شوند. براساس این تعریف بنگاههایی که گردش مالی سالانه آنها کمتر از ۵ میلیون یورو و یا جمع ترازنامه شان کمتر از ۲ میلیون یورو باشد، بنگاه کوچک محسوب می گردند.
ویژگی های کسب و کارهای(بنگاه های) کوچک و متوسط:
بهمنظورشناخت بیشترکسب وکارهایکوچک ومتوسطمیتوان گفت کهاین کسبوکارهادارای قوانیناجرایی وتجاری بوده،برایهرصنعت براساس درآمد و میزان استخدامسالانه، اندازهاستانداردخاصی برایآن تعریف میگردد. در بیشتر موارد این تعریف بهواسطهنمایندگیهای دولتی تعریف میشودتاتحت قوانین تغییرپذیر دولتی تحلیل هاییراصورت دهند.به علاوه،ایناستانداردهابرای برنامههاییکهدرخصوص کمک به بهبود امور مالی است کارا میباشد. کسب و کارکوچک و متوسط بهصورتمستقل است وهرشرکتی باکمتراز500 پرسنل دراین حیطه قرارمیگیرد.این اندازه مرسوم تریناستانداردتعریف شدهاست. گروه قابل توجهیازمحققان براین باورندکهحل مشکل بیکاری،فقر، عدم توازن منطقهای و دستیابی بهتوسعه صنعتیدرکشورهایجهان سوم در گرو توسعه کسب و کارهایکوچکومتوسطدراینکشورهامیباشد.دلایل عمده این محققین را میتوان بهطورخلاصهذیلعنواننمود.
الف) تأسیس وتوسعهکسب وکارهای کوچک ومتوسطبهمنابعاندکی نیازدارد :
یکیازمشکلات کشورهایدرحالتوسعه،محدودیت منابع سرمایه گذاری است.کسبوکارهای کوچک بهدلایل کاربر بودن فعالیت های تولیدی آنها،بامنابع محدودقادربهشکلگیریوگسترش می باشند.
ب) کسبوکارهایکوچکومتوسطازدرجهاشتغالزاییبالاییبرخورداراست:
بهدلیلکاربری بودنفعالیتهای تولیدی واستفادهازروش های سنتی در این کسب و کارها، انتظارآناستکهباتوسعهآنهابتوان بااستفاده ازمنابع محدودتعدادقابل توجهیازمشاغل را ایجاد نمود.بالا بودن درجهاشتغالزاییکسب وکارهای کوچک و متوسط به این معنی نیستکه یک واحد از این دسته ازکسبوکارهاقادر به استخدام وپذیرش تعداد زیادی از نیروی کار باشد؛ بلکهباتوسعهوگسترش تعداد کسب وکارها میتوانمشاغل بیشتریایجادنمود.
ج) کسبوکارهایکوچک ومتوسطاغلب متکی بر منابعداخلی هستند:
در شرایطیکهبهلحاظسیاسییابهلحاظاقتصادیامکاناستفادهازمنابع خارجی وجود نداشته باشد، اتکابهمنابعداخلیامتیازبزرگی بهشمار میرود.کسبوکارهایکوچک بهدلیل ماهیت فعالیتهای خود بهگونهای عمل میکنندکهعمدتاً بهسرمایه مجریان یا بهاعتبارات دریافتی اندک ازبانکها،بااستفاده ازکالاهای واسطهایوسرمایهای داخلی به فعالیت خودادامهدهند.اینامتیازیاست کهصنایع بزرگ بهندرت میتوانندازآنبهرهمندگردند.
د) کسبوکارهای کوچک ومتوسطازانعطاف پذیری بالایی برخوردارند:
این کسب وکارهاقادرندتاخودراباشرایط مختلف مطابقت داده و سازوکارهای لازم را جهتادامهفعالیت خودفراهمنمایند.این ویژگی موجب میگرددتاسیاست گذاران دراقدام بهتوسعهاین کسب وکارها درمناطق مختلف کشور، برنامه دلخواه خود را طراحی واجرانمایند.
ﻫ) کسب وکارهایکوچک ومتوسطپرورش دهندهنیروهای مجرب ومتخصص برای کسبوکارهای بزرگ بهحساب میآیند:
نیروهای مورداستفادهدرکسب وکارهای کوچک ومتوسط غالباًباسطوح پایینی از آموزش عالی همراهمیباشند.همینامرهزینهآموزش نیروهای مورد نیازبرایاین دسته از کسب وکارهارابهنحو قابل ملاحظهای کاهش میدهد. از طرف دیگر این دسته از نیروهایکار بهکارگرفته شدهدرکسب و کارهای کوچک ومتوسط پس از مدتی میتوانندازتجربه مفیدی برخوردار شده،ازآندربخش کسب و کارهای بزرگ استفاده نمایند.
و) مدیریتوکنترلکسبوکارهای کوچک ومتوسط هزینهکمتریدر بردارد :
عملیات درکسب وکارهای کوچک ومتوسط دراندازهمحدودانجام میگیرد که در نتیجه، هزینهکنترلومدیریتآنهادرمقایسه باکسب وکارهای بزرگ ناچیزواندک میباشد.
ز) مکانیابی کسبوکارهای کوچک ومتوسط بهسهولتوبهنفع سیاستهای منطقهایدولت قابلانجاماست:
کسبوکارهایکوچکومتوسطعمدتاًدرشهرهای کوچک وخارجازمراکز عمده اقتصادی فعال میباشندکهاینامرعلاوه بر تعدیل عدم توازن منطقهای،انگیزههای مهاجرت بهشهرهای بزرگ راتقلیل میدهد.
ک) توسعهکسبوکارهایکوچک ومتوسط فاصلهطبقاتی رادرجامعه کاهش داده و نحوه توزیع درآمد را بهنفع افرادکمدرآمدبهبود میبخشد.